سه شنبه 89 آبان 4 , ساعت 8:40 صبح
یکى از یاران حضرت عیسى علیه السلام که قد کوتاهى داشت و همیشه در کنار حضرت دیده مى شد، در یکى از مسافرتها که همراه عیسى علیه السلام بود، در راه به دریا رسیدند.
حضرت عیسى با یقین خالصانه گفت :
((بسم الله )) و بر روى آب حرکت کرد!
مرد کوتاه قد، هنگامى که دید عیسى بر روى آب راه مى رود، با یقین راستین گفت :
بسم الله ، و روى آب به راه افتاد تا به حضرت عیسى رسید. در این حال مرد دچار خودبینى و غرور شد و با خود گفت :
عیسى روح الله روى آب راه مى رود و من هم روى آب راه مى روم ، بنابراین ، عیسى چه فضیلتى بر من دارد؟ هر دو روى آب راه مى رویم .
همان دم یک مرتبه زیر آب رفت و فریادش بلند شد:
((اى روح الله مرا بگیر و از غرق شدن نجاتم ده !))
حضرت عیسى دستش را گرفت و از آب بیرون آورد و فرمود: اى مرد مگر چه گفتى که در آب فرو رفتى ؟
مرد کوتاه قد گفت :
من گفتم ، همان طور که روح الله روى آب راه مى رود، من نیز روى آب راه مى روم . پس با این حساب چه فرقى بین ماست ! خودبینى به من دست داد و به کیفرش گرفتار شدم .
حضرت عیسى فرمود:
تو خود را (در اثر خودبینى ) در جایگاهى قرار دادى که شایسته آن نبودى بدین جهت خداوند بر تو غضب نمود و اکنون از آنچه گفتى توبه کن !
مرد توبه کرد و به رتبه و مقامى که خدا برایش قرار داده بود بازگشت و موقعیت خود را دریافت .
امام صادق علیه السلام پس از نقل این قضیه فرمود:
((فاتقو الله و لا یحسدن بعضکم بعضا.))
((پس شما نیز از خدا بترسید و پرهیز کار باشید و به همدیگر حسد نورزید.))
حضرت عیسى با یقین خالصانه گفت :
((بسم الله )) و بر روى آب حرکت کرد!
مرد کوتاه قد، هنگامى که دید عیسى بر روى آب راه مى رود، با یقین راستین گفت :
بسم الله ، و روى آب به راه افتاد تا به حضرت عیسى رسید. در این حال مرد دچار خودبینى و غرور شد و با خود گفت :
عیسى روح الله روى آب راه مى رود و من هم روى آب راه مى روم ، بنابراین ، عیسى چه فضیلتى بر من دارد؟ هر دو روى آب راه مى رویم .
همان دم یک مرتبه زیر آب رفت و فریادش بلند شد:
((اى روح الله مرا بگیر و از غرق شدن نجاتم ده !))
حضرت عیسى دستش را گرفت و از آب بیرون آورد و فرمود: اى مرد مگر چه گفتى که در آب فرو رفتى ؟
مرد کوتاه قد گفت :
من گفتم ، همان طور که روح الله روى آب راه مى رود، من نیز روى آب راه مى روم . پس با این حساب چه فرقى بین ماست ! خودبینى به من دست داد و به کیفرش گرفتار شدم .
حضرت عیسى فرمود:
تو خود را (در اثر خودبینى ) در جایگاهى قرار دادى که شایسته آن نبودى بدین جهت خداوند بر تو غضب نمود و اکنون از آنچه گفتى توبه کن !
مرد توبه کرد و به رتبه و مقامى که خدا برایش قرار داده بود بازگشت و موقعیت خود را دریافت .
امام صادق علیه السلام پس از نقل این قضیه فرمود:
((فاتقو الله و لا یحسدن بعضکم بعضا.))
((پس شما نیز از خدا بترسید و پرهیز کار باشید و به همدیگر حسد نورزید.))
نوشته شده توسط احسان کاکایی | نظرات دیگران [ نظر]
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
نماز خالصانه
جمجمه انوشیروان سخن مى گوید
چگونگى گناهان فرو مى ریزد
زندگى دنیا
مردى که باغهاى بهشت را به دنیا فروخت
خصلت هاى پسندیده
دروغ کوچک در نامه اعمال
کنترل زبان
انسان خوشبخت
زندن شدن مردگان
علامتهاى آخرالزمان
گناه مهمترین عامل تخریب شخصیت
حل مشکلات اجتماعى در سایه پیروى از قرآن
جوان شب زنده دار
خشتى از طلا و خشتى از نقره
[همه عناوین(57)]
جمجمه انوشیروان سخن مى گوید
چگونگى گناهان فرو مى ریزد
زندگى دنیا
مردى که باغهاى بهشت را به دنیا فروخت
خصلت هاى پسندیده
دروغ کوچک در نامه اعمال
کنترل زبان
انسان خوشبخت
زندن شدن مردگان
علامتهاى آخرالزمان
گناه مهمترین عامل تخریب شخصیت
حل مشکلات اجتماعى در سایه پیروى از قرآن
جوان شب زنده دار
خشتى از طلا و خشتى از نقره
[همه عناوین(57)]