در کتاب مفتاح الجنة مرویست که در زمان حضرت رسول صلى الله علیه و آله شخصى ماهى مرده اى را از بازار گرفته به خانه اش آورده و با زن آتش افروخته و ماهى را بر روى آتش انداختند، تا کباب شود.
آتش بر ماهى تاءثیر نکرد! و اصلا از ماهى به قدر ذره اى نسوخت تا یک ساعت ماهى را روى آتش گذاشتند، مطلقا نه سوخت و نه پخته شد مرد و زن در کار ماهى تعجب کردند، و حیران ماندند، آخر آن شخص ماهى را به دستمال بسته به خدمت حضرت رسول صلى الله علیه و آله ماجرا را عرض کرد.
حضرت به آن ماهى خطاب فرمود: که به چه سبب آتش به تو تاءثیر نمى کند؟ و تو را کباب نمى کند؟ ماهى به قدرت الهى و معجزه رسالت پناهى به زبان فصیح به تکلم درآمده و گفت :
یا رسول الله از برکت تو و آل تو آتش مرا نمى سوزاند به جهت این که در فلان دریا بودم روزى یک کشتى از دریا مى گذشت ، شخصى در میان کشتى بر تو و عترت تو صلوات مى فرستاد، و من نیز بر تو و اولاد تو صلوات فرستادم ، چنانکه از آن شخص یاد گرفتم ، پس از جانب حق تعالى به من ندا رسید که جسد تو بر آتش حرام شد و آتش بر تو تاءثیر نخواهد کرد .
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
جمجمه انوشیروان سخن مى گوید
چگونگى گناهان فرو مى ریزد
زندگى دنیا
مردى که باغهاى بهشت را به دنیا فروخت
خصلت هاى پسندیده
دروغ کوچک در نامه اعمال
کنترل زبان
انسان خوشبخت
زندن شدن مردگان
علامتهاى آخرالزمان
گناه مهمترین عامل تخریب شخصیت
حل مشکلات اجتماعى در سایه پیروى از قرآن
جوان شب زنده دار
خشتى از طلا و خشتى از نقره
[همه عناوین(57)]