سفارش تبلیغ
صبا ویژن
و مردى از او خواست تا ایمان را به وى بشناساند ، فرمود : ] چون فردا شود نزد من بیا ، تا در جمع مردمان تو را پاسخ گویم ، تا اگر گفته مرا فراموش کردى دیگرى آن را به خاطر سپارد که گفتار چون شکار رمنده است یکى را به دست شود و یکى را از دست برود . [ و پاسخ امام را از این پیش آوردیم و آن سخن اوست که ایمان بر چهار شعبه است . ] [نهج البلاغه]
 
یادداشت ثابت - چهارشنبه 90 اسفند 18 , ساعت 8:51 صبح

در دین مقدس اسلام ، روابط زن و مرد، داراى شرائط و احکام مخصوصى است که هر مسلمانى باید آن را بداند و رعایت کند، در جوامع امروز بشرى بخاطر بى بند و بارى و عدم رعایت نکات اخلاقى لازم ، زن و مرد، بدون در نظر گرفتن مسائل اخلاقى ، با هم ارتباط برقرار مى کنند، و دچار دهها مفسده اجتماعى شده و خود و اجتماع را به هلاکت مى کشانند.
اسلام روابط زن و مرد را بسیار حساس و دقیق معرفى مى کند، و جوامع بشرى را از ارتباط نا سالم میان زن و مرد بر حذر مى دارد.
غریزه جنسى بعنوان یک غریزه فطرى احتیاج به کنترل و تعدیل دارد، و مى باید از راههاى مشروع به آن پاسخ داد و نیاز جنسى را تاءمین نمود، وگرنه تاءمین بى قید و شرط مسائل شهوى و مثل سایر عرائز، نه تنها سودمند نیست ، بلکه موجب هلاکت خواهد بود.
به همین جهت است که در اسلام ، عده اى از افراد براى زن یا مرد بعنوان محرم و نامحرم ، مطرح شده اند اختلاط زن و مرد نامحرم موجب تحریک غریزه جنسى و زمینه فعالیت شیطان براى ایجاد فساد در جامعه خواهد بود.
به همین نظر اسلام هرگز اختلاط زن ومرد را نیکو نشمرده است ، و به زن و مرد در مورد خطر اینگونه محاف هشدار داده است ، مخصوصا اختلاط پسرو دختر جوان در مجالس خلوت یا بى بند و بار.
وقت خشم و وقت شهوت مرد کو؟ این عابد به سختى مقاومت کرد 
در میان بنى اسرائیل زن بد کاره اى بود که بسیارى از جوانان را شیفته خود کرده بود، روزى در نزد وى جوانى گفت : اگر آن عابد مشهور هم این زن را ببیند شیفته وى مى شود، زن با شنیدن این سخن سوگند خود که به خانه نمى روم تا عابد را منحرف کنم ، همان شب به طرف خانه عابد آمد، در زد و گفت : اى عابد امشب مرا پناه ده که در خانه تو شب را صبح کنم ، عابد امتناع نمود، زن گفت : بعضى از جوانان قصد تجاوز به من را دارند، از ایشان گریخته ام اگر در را باز نکنى ، کارى زشت صورت مى گیرد، عابد با شنیدن این سخن در را باز کرد.
زن چون وارد خانه شد، براى فریب عابد لباسهاى خود را افکند، همینکه نگاه عابد به زیبائى و جمال زن افتاد عنان شهوت از دست داد، وقتى به خود آمد که دست خود را بر بدن آن زن دید در همان ساعت بخود آمد، دست بر داشت ، در آنطرف ظرفى بر آتش بود دست خود را بر روى آتش ‍ نهاد، زن گفت چه مى کنى ؟ گفت : دست خود را به آتش دنیا مى سوزانم شاید از آتش آخرت نجات یابم ، زن به عجله بیرون شتافت و فریاد زن عابد را دریابید که دست خود را سوزاند.
وقتى مردم رسیدند دیدند دستش سوخته است .



لیست کل یادداشت های این وبلاگ